جهان چگونه می گذرد؟
چه خواهد شد؟
از خواب بیدار می شوی ، بعد چی ؟ باز هم دوست
داری بخوابی ، نمی خواهی بیدار شوی .
سوالات
زیادی هستند که از ابتدای بشر تا حالا همینجوری موندن . هیچ وقت هم علم نزدیک نشده
به جواب دادن به شون. واقعن به جز زیبایی ، فایده علم چی میتونه باشه ؟ روز ها می
آیند و می گذرند ، از عمرمون کم می شه ، این همه سال متفکرها به معنی زندگی فکر
کرده اند اما جوابی بهش داده نشده . حس میکنم جواب درست همینه ، زندگی وقت هایی
هستند که برنامه براشون نریختی ، از محیط بیرون آزادی و داری برای خودت راه می روی
. راه رفتن از لذت بخش ترین کار های زندگیه . اما دنیا این طوری تعریف نشده ، از
وقتی به دنیا می آیی زندگی ستاره های مشهور و پولدار رو نشونت می دهند و می گویند: بدو! آره اما هیچ
وقت به اون جا نمی رسی و اون درصد اندک آدمایی پولدار شدند ، می آیند کتاب می
نویسند درباره ی راز های موفقیت و چه و چه ! حق هم دارن ، آدم همیشه فکر می کنه
راحت به الانش رسیده . واقعا موفقیت چیه؟ خوشبختی چی؟ آیا رضایت از زندگی جزئی از
خوشبختیه؟
دو
تا وکیلی بودن که پرونده یکی از خطرناکترین قاتل های آمریکا رو گرفتن . قاتله
بهشون محل دفن دو تا از جسد های دختر هایی که کشته رو می گه . اما اونا به دلیل
قسمی که برای وکالت خورده بودن به پلیس محلشونو نمی گه و بعد از یک سال جسد هاشون
پیدا می شه . نفرت مردم نسبت به این دو وکیل طوری می شه که یکی شون خود کشی می کنه
. یکی همتو بدبختی زندگی می کنه . اما الان این دو وکیل به عنوان نمونه های راز
داری به دانشجوهای حقوق درس داده می شون. آیا اون دوتا خوشبخت بودن ؟ موفق چی؟
ادامه پیدا می کنه:)