ادامه قبلی
سوال اینه که کِی ها خوشحال می شی؟ برای چی زندگی می کنی؟ هر کسی برا خودش و تنها برای خودش! جوابی به این سوال می ده . عموما همه نظر بقیه رو اشتباه می دونند و ... . هر کسی دوست داره قضاوتی بکنه از رفتار بقیه . خودم این رفتار رو به شدت داشتم . هر کسی که از قوانین ذهن من پیروی نمی کرد دیگه باهاش دوستی ای نداشتم:) و همین طور مدام ناراحت می شدم از بقیه . و برعکس از این که بعضیا تمام کار های خوبی که براشون کردم رو نمی دیدند اما جایی که کاری برام کردند یا کاری براشون نکردم رو یادآوری می کردن . اشتباهات رو بپذیریم همین طور که هست .
اگه به 1000 سال پیش برگردیم تنها ارباب هاب جامعه حمام فردی داشتن! و اون موقع شاید اِند دنیا حموم بوده :) حالا شده مثلن استخر تو خونه و ... . برای 1000 سال بعدیا شاید مسخره باشه اما حقیقت همینه . ما توی جایی هستیم که تبلیغات ما رو نیازمند می کنن . خیلی هاشون منطقی و درست اند . اما قسمت اصلی اش تبلیغات برای تبلیغاته . هر شب موقع خواب ، شده فکر کنی؟ برای من که نشده ;) . اما اگه خواستید فکر کنید به این فکر کنید که یه داستان بنویسید . داستان زندگی خوتونو بنویسید تا الان و از این جا به بعد و بعد ترِش . قراره قهرمان داستانتون که خودتون باشید ، چی کار کنه ؟ خیلیا نمی خواهند فکر کنند ، اتفاقات زندگی رو سرسری می گیرند یا چیزی که بقیه از قبلیا یاد گرفتن رو وانمود می کنن قبول دارن .
نمی دونم چی جور تموم کنم ، خداحافظی می کنم قرن بیست و یکی های تماشاچی!
+: من تو این وبلاگ ادای آدم فیلسوف ها رو در میارم ، الان خل و چل تر از این حرفام .