چه طور شد؟
دو ، سه هفته اخیر خیلی پر کار بودم . مسابقه لوکال ای سی ام جمعه دو هفته پیش بود . سوال ها خوب بود و ما از نظر تئوری پنچ شش تا حل کردیم . اما3 تا اکسپت گرفتیم . حدودا یک ساعت و نیم که از آزمون گذشته بود داوری سوالات به فنا رفت و مسابقه کنسل شد . مسابقه کدکاپ هم این هفته زمان امتحان میان ترم دیفرانسیل بود . درس معادلات دیفرانسیل جالبه . چند تا قضیه خیلی عجیب و غریب به مون گفته شد بدون اثبات یا شهودی ، همین باعث می شد کمی درس طاقت فرسایی بشه . از مصیبت های این ترم به تمرین های فیل کُشش باید اشاره کرد . هر هفته اندازه موهای هر استاد باید تمرین بنویسیم . مدرسه خوب بود همیشه مامانم مشقامونو می نوشت ، زجری که بقیه می کشیدن رو نمی فهمیدم .
الن که دارم این پست رو می نویسم کاملا خسته ام . امتحانات پشت سر هم میانترم اندازه پایان ترم خستگی داشت . مغزم الان خاموش شده .
این مسابقات برنامه نویسی باعث شد که من برم کامپایلر رو لپ تاپ نصب کنم و دست به کد بشم . شاید دلیل ضعفم تو کد زدن این باشه که تعداد مسائلی که تو کانتست ها حل کردم اردرن بیشتر از مسائلی که تمرینی زدم . می خواهم کمی برنامه نویسی بکنم یادم نره . الان تو فکر یه کار بزرگ هستم اگه عملی بشه بتون شیرینی می دم :) حتی شام !
زندگی می گذره ، مدتیه که خونه نرفتم و این زودیا هم نمی تونم برم . یادم نره بگم دوباره کچل کردم . الان ریشم هم بلند شده . می خواهم برم یه چند تا فیلم ببینم . لایکا انیمیشن Kubo and The Two Strings رو بیرون داده . حتما انیمیشن محشریه . صبر می کنم برم سینما ببینمش . یک دو تا فیلم هم دیدم که چیزی نداشتن براشون بنویسم . خیلی دوست داشتم کتاب 1984 رو بخونم .یه نگاهی که به متنش انداختم دیدم ادبیه اصلن کار من نیست :( . عنصر ادبیات از وجودم از بین رفته و از این نظر خوشحالم :)
یه رزومه هم داداشم برایم نوشت برای کلاس زبان می گذارمش همینجا :) البته این رزومه برای تمرین زبان تخصصیه و هیچ گونه ارزش دیگری ندارد!